Publicitade E▼
اولیه (adj.)
آشنا ساز, ابتدایی, اساسی, اصل نخستین, اصلی, اصلی؛ عمده, باستانی, بدوی, بسیار قدیمی, تازه بوجود امده, خاستگاهی, مرکزی, مقدماتی, نخستین؛ بسیار کهن, نيمه تمام, پیشین, کلیدی؛ اصلی
Publicidade ▼
Ver também
اولیه (adj.)
↘ از قبل؛ جلوتر, پیشاپیش ↗ اصل, اغاز, اکتساب, دریافت, شروع, مبداء؛ اصل
⇨ آزمایش اولیه • آغاز کار؛ مراحل اولیه • اصلی؛ اولیه • اطلاعات پایه و اولیه • اولیه؛ اصلی • اولیه؛ باستانی • جنینی؛ اولیه • طبق معیار اولیه • مرحلۀ اولیه پرواز موشک • مهاجر اولیه • نمونه اولیه؛ پیشگام • کمک های اولیه
⇨ جعبه کمکهای اولیه • رنگهای اولیه • عناصر اولیه در معماری • فلسفه اولیه اسلامی • لیزوزوم های اولیه • لیزوزومهای اولیه • مسیحیت اولیه • هنر گچ بری قرون اولیه اسلام • هنر گچبری قرون اولیه اسلام • هنر گچبری قرون اولیه اسلام • پیروان اولیه بهاءالله • پیشگیری اولیه • کد اولیه • کمبود اولیه آنتی بادی • کمبود اولیه پادتن • کمبود اولیه آنتی بادی • کمکهای اولیه • گروه های اولیه • گروههای اولیه
Publicidade ▼
آولیه (adj.)
qui date de l'origine (fr)[Classe]
qui commence (fr)[Classe...]
factotum (en)[Domaine]
starts (en)[Domaine]
first (en)[Similaire]
اولیه (adj.)
qui précède dans le temps (fr)[Classe]
qui date de l'origine (fr)[Classe]
anthropology (en)[Domaine]
earlier (en)[Domaine]
اصل, اغاز, اکتساب, دریافت, شروع, مبداء؛ اصل[Rel.App]
زود؛ آغازین[Similaire]
اولیه (adj.)
factotum (en)[Domaine]
SubjectiveAssessmentAttribute (en)[Domaine]
اولیه؛ باستانی[Similaire]
اولیه (adj.)
dont l'usage est, ou peut être, avantageux (fr)[Classe]
fundamental; elemental; ultimate; vital; material; essential; elementary (en)[Classe]
qui sert de qqch, en a la fonction (fr)[Classe]
quality (en)[Domaine]
SubjectiveAssessmentAttribute (en)[Domaine]
مهم[Similaire]
Conteùdo de sensagent
calculado em 0,047s