Publicitade E▼
⇨ definição - Wikipedia
Publicidade ▼
حال (adj.)
Ver também
Publicidade ▼
⇨ از حال رفتن؛ غش کردن • از حال رفتگی • اهل حال • با این حال • بد حال • به حال خود رها کردن • به حال خود رها کردن • به حال خود گذاشتن • به هر حال • بهر حال • بى حال • بی تجربه؛ در حال رشد • بی حال • بی حال؛ بی میل • بی حال؛ ضعیف • تغيير حال مجدد يافتن • حال شما چطور است • حال مخصوص • حال نداشتن • خوش حال • دائم در حال افزايش • در حال • در حال آتش سوزی • در حال آمدن یا نزدیک شدن • در حال ادامه؛ در دست اقدام • در حال انجام • در حال بازی • در حال برافروختگی • در حال تب • در حال توقف؛ استراحت • در حال جنبش • در حال جوانه زنی • در حال حاضر • در حال حمله با چنگال • در حال خونریزی • در حال خيز • در حال رسیدگی • در حال سوختن • در حال فرار؛ دویدن • در حال نزع • در حال پخش • در حال پرسه زدن • در حال پرواز • در حال پس جهش؛ پس از کمانه کردن • در حال پیشرفت • در حال کار • در حال کاهش؛ رو به زوال • در هر صورت؛ به هر حال • در پایین ترین حد؛ در حال زوال • رانندگی در حال مستی • راهب در حال آموزش • زمان حال • زندگی نامه؛ شرح حال • سر حال آوردن • شرح حال نويس • شور و حال • محل بودن شخص در حال حاضر • مریش تر؛سلامتی یا حال بدتر • نويسنده شرح حال مقدسين • نويسندهء شرح حال خود • هر چیز جانکاه در حال گسترش • ویژگی؛ حال و هوا • کسی که دائم در حال رفت و آمد است • گیج؛ بی حال و هواس
⇨ ردههای در حال بررسی/کارهای انجام شده • زمان حال (زبان) • شرححالنگاری • عرض حال اینترنتی • محاسبه شتاب جسم در حال سقوط در سیاره • ناپلئون در حال عبور از آلپ • نقد حال • هشت كشور اسلامي در حال توسعه • هشت كشور اسلامی در حال توسعه • هشت کشور اسلامي در حال توسعه • هشت کشور اسلامی در حال توسعه • کشور های در حال توسعه • کشورهای در حال توسعه • گروه هشت کشور اسلامی در حال توسعه
حال
حال
حسن; نيكى; تندرستی; سلامتی[ClasseHyper.]
توش; نيرو; توان; زور; انرژى; توانايى; نیرو; کشور نیرومند; قدرت[Classe]
(درمان؛ معالجه; طرز برخورد؛ درمان)[termes liés]
medicine (en)[Domaine]
ComplementFn (en)[Domaine]
اسایش, رفاه, سلامت و آسايش, شادمان, شادکامی[Hyper.]
سالم - unhealthy (en) - سرحال[Dérivé]
کسالت, ﺽﺭﻤ[Ant.]
حال
يونجه; حالت; نظم و ترتيب; حال[ClasseHyper.]
aspect général du corps (fr)[DomainDescrip.]
fitness, physical fitness (en)[Hyper.]
حال
آگاهی؛ اطلاع, خبر, هوشیاری[Hyper.]
حال
حال (adj.)
Wikipedia
Conteùdo de sensagent
calculado em 0,032s