definição e significado de رشته | sensagent.com


   Publicitade E▼


 » 
alemão búlgaro chinês croata dinamarquês eslovaco esloveno espanhol estoniano farsi finlandês francês grego hebraico hindi holandês húngaro indonésio inglês islandês italiano japonês korean letão língua árabe lituano malgaxe norueguês polonês português romeno russo sérvio sueco tailandês tcheco turco vietnamês
alemão búlgaro chinês croata dinamarquês eslovaco esloveno espanhol estoniano farsi finlandês francês grego hebraico hindi holandês húngaro indonésio inglês islandês italiano japonês korean letão língua árabe lituano malgaxe norueguês polonês português romeno russo sérvio sueco tailandês tcheco turco vietnamês

Definição e significado de رشته

Definição

definição - Wikipedia

   Publicidade ▼

Sinónimos

Locuções

خوراك رشته فرنگى • در رشته فرعی تحصیل کردن • رشته الکترونیک • رشته ای را خواندن • رشته بیماری های زنان • رشته تحصيلي • رشته تپه • رشته دار • رشته علمي • رشته فرعی • رشته فرنگى • رشته فرنگى لوله لوله و كوتاه • رشته فرنگی • رشته كوچك • رشته مسلسل • رشته مغزى و ستون فقراتى • رشته ي تخصصي • رشته يا وسيله بستن • رشته کوه • رشته؛ تار • سر رشته دار • سر رشته دار /نظ./ • سلسله جبال؛ رشته کوه • شيشه رشته مانند • صاحب سر رشته در خوراك • كلالهاى از رشته هاى ظريف • پشم نيم رشته

آش رشته • آند (رشته‌کوه) • الگوريتم تطابق رشته با زمان خطي • الگوریتم تطابق رشته • الگوریتم تطابق رشته با زمان خطی • الگوریتم تطابق رشته ها • الگوریتم تطابق رشته‌ها • الگوریتم جستجوی رشته • الگوریتم‌های جستجوی رشته • تطابق رشته ها • تطابق رشته‌ها • دروس هیأت و دیگر رشته های ریاضی • دروس هیأت و دیگر رشته‌های ریاضی • رشته (علوم رایانه) • رشته (علوم کامپیوتر) • رشته اصلی • رشته افسانه • رشته داروسازی • رشته عصبی • رشته علوم اقتصادی • رشته علوم کامپیوتر • رشته كوه باقران • رشته لوران • رشته مترجمی زبان انگلیسی • رشته مروارید • رشته مطالعات زرتشتی • رشته مهندسی صنایع • رشته های کشاورزی • رشته کاردانی ایمنی صنعتی • رشته کوه آلتای • رشته کوه البرز • رشته کوه باقران • رشته کوه زاگرس • رشته کوه نوادا • رشته کوههای البرز • رشته کوههای راکی • رشته کوه‌های اوزارک • رشته کوه‌های زاگرس • رشتهٔ لوران • رشته‌افسانه • رشته‌افسانه‌ • رشته‌ختایی • رشته‌ختایی (تل کادایف) • رشته‌خشکار • رشته‌خوشکار • رشته‌های تحصیلی دانشگاه‌های ایران • رشته‌های عصبی سمپاتیک • رشته‌های عصبی پاراسمپاتیک • رشته‌های مختلف پزشکی و پیراپزشکی • رشته‌های کشاورزی • رشته‌کوه • رشته‌کوه آند • رشته‌کوه آپالیشین • رشته‌کوه اوزارک • رشته‌کوه باقران • رشته‌کوه بینالود • رشته‌کوه جداکننده • رشته‌کوه راکی • رشته‌کوه سلیمان • رشته‌کوه قفقاز • رشته‌کوه‌های البرز • رشته‌کوه‌های راکی • فهرست رشته‌های تحصیلی • فهرست رشته‌های ورزشی • فهرست رشته‌های کشاورزی • فیروز کوه (رشته‌کوه) • لامپ رشته‌ای • لیست دانشنامه‌ها بر اساس رشته دانش • گواف رشته دار

   Publicidade ▼

Dicionario analógico





رشته





Wikipedia

رشته

از Wikipedia، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری, جستجو

رشته ممکن است به معانی زیر به کار برده شود:

.

.

 

todas as traduções do رشته


Conteùdo de sensagent

  • definição
  • sinónimos
  • antónimos
  • enciclopédia

 

4666 visitantes em linha

calculado em 0,032s