Publicitade E▼
Definição e significado de كوتاه
Sinónimos
كوتاه (adj.)
Publicidade ▼
Locuções
⇨ اتصال كوتاه • ادم بسيار قد كوتاه • ادم كوتاه قد • اسب كوتاه و پر طاقت • با هيكلي كوتاه • با گامهاي كوتاه دويدن • بيشه درخت كوتاه • بينى كوتاه و كلفت سر ببالا • تازيانه دسته كوتاه • تفنگ لوله كوتاه سبك • تپانچه لوله كوتاه • جيغ كوتاه • جيغ كوتاه كشيدن • داراى بينى كوتاه وسر بالا • داراى دست كوتاه • داراى صداى كوتاه و گرفته • داستان كوتاه • دم كوتاه /خرگوش و غيره/ • رساله كوتاه • رشته فرنگى لوله لوله و كوتاه • زمان كوتاه • ساخته شده از الوار كوتاه • سخن كوتاه • سرباز حامل تفنگ كارابين كوتاه • شخص كوتاه عمر • شعر كوتاه • شلوار كوتاه • شمشير كوتاه و پهن • طناب كوتاه • فاصله كوتاه • قد كوتاه • قصهء كوتاه • كتاب محتوى قطعات كوتاه ادبى • كفش راحتى پاشنه كوتاه • كلفت و كوتاه • كوتاه سازى هجا • كوتاه فكر • كوتاه كردن • كوتاه مدت • كوتاه نشده • كوتاه نظري • كوتاه و خپل • كوتاه و كلفت • كوتاه و موجز نوشتن • كوتاه و پهن • مكث كوتاه • موج كوتاه /راديو/ • نمايش كوتاه • نوعى سگ شكارى پا كوتاه • يك هجاى كوتاه و يك هجاى بلند • چاق كوتاه • چهارپايه كوتاه و كوچك • گارى كوتاه بى لبه
⇨ اكيدنه پوزه كوتاه • اكیدنه پوزه كوتاه • خارپشت پوزه كوتاه استراليايي • خارپشت پوزه كوتاه استرالیایی • داستان‌های كوتاه
Dicionario analógico
كوتاه (adj.)
نامرغوب؛ بنجل[Similaire]
كوتاه (adj.)
كوتاه (adj.)
fort physiquement (individu) (fr)[Classe]
puissant, énergique, en pleine santé (fr)[Classe]
taille (petite) (fr)[DomaineDescription]
little, short (en)[Similaire]
كوتاه (adj.)
shortness (en) - length (en)[Dérivé]
long (en)[Ant.]
Publicidade ▼
Conteùdo de sensagent
- definição
- sinónimos
- antónimos
- enciclopédia
calculado em 0,031s